فلسفه عید نوروز -هفت ویک
نوروز نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با ییکم فرودین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و مردم مناطق گوناگون مناطق ایران، نوروز را جشن می گیرند در بعضی مناطق ایران، پیوسته و بدون انقطاع در دوران مختلف قبل و بعد از اسلام زمان این جشن کم و بیش برگزار شدهاست. نوروز، در آغاز فصل بهاراست که امروزه به آن نوروز بهاری میگویند.
نوروز در کشور هایی مثل ایران و افغانستان نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها هم چون تاجکستان و روسیه و قرقیزستان و سوریه و عراق و گرجستان و همچنین جمهوری اذربایجان البانی و چین و ترکیه و هند و ترکمنستان وپاکستان و اربکستان تعطیل رسمی است و مردمان آن جشن را برپا میکنند .
ما این جشن باستانی و کهن را از اقوام مختلفی در منطقه به ارث بردهایم. جشنی که با رنگ و بویی ویژه که از هویتی ایرانی گرفته و نماد پیوند اقوام و مردمان ایران است. نوروز را شروع رستاخیر طبیعت، موعد رویش و تولد نباتات دانسته و باورمان بر این است که همگام با طبیعت، ما هم باید روزگار نو و تازهای را با روح و روان تازه و پوشیدن لباس عید نو آغاز کنیم.
البته یاد اور شویم که نوروز از زمان کوروش کبیر بنیان گذار سلسله هخامنشیان بوده است و کشور های یاد شده من جمله ایالت و ویالت های کشور بزرگ ایران بوده است . پس می توانیم از نوروز به عنوان یادگاری از کوروش کبیر در کشور های گفته شده یاد کرد . البته بنیان گذار نوروز پادشاه جمشید پیشدادی است
- تاریخچه نوروز
از سه هزار سال پیش از میلاد، در اسیا ی میانه و همچنین اسیای غربی دو عید، رواج داشته است، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی و سراغزی جدید که در آغاز بهار ، برگزار می شده است. بعد ها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته می شده است.
در ایران آیین مرگ و رستاخیز سیاوش «ایزد شهید شوندهٔ گیاهی ایران» با نوروز پیوند خورده است؛ به این ترتیب که چند روز پیش از عید، به به سوگ و عزای سیاوش می نشستند و با فرا رسیدن نوروز و به جشن و شادی دست میزدند چنانکه گویا سیاوش دوباره زنده شده باشد. آریایی ها که وارد منطقه شدند بن مایههایی مانند فروهر ها و بازگشت ارواح را با خود آورده و به تدریج آیین خود را با باور های قبلی رایج در منطقه ادغام نمودند. از حمشید پادشاه مشهور پیشدادی به عنوان بنیانگذار این جشن یاد گردیده است. از پژوهشهایی که در تطبیق نوروز ایرانی و نوروز مصری و تأثیر و تأثر آن دو مربوط به عمل آمده، بر میآید که نوروز ایرانی در زمان کوروش کبیر و داریوش بزرگ و توسط او در کشور مصر رایج گردید. دربارهٔ نوروز و سنت های وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیم تر از ایام ساسانیان که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود، وجود نداشته اما بعد ها باکشف بایگانی های دولتی اشکانیان در کشور تاجکستان معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیم تر از دو هزار سال پیش در آغاز بهاران بوده است.
در تمام دوران ساسانی نوروز جشن ملی همهٔ ایرانیان( منظور ایرانیان قدیم که یک کشور بزرگ و تقریبا کل اسیا به شمار می رفته می باشد )بهشمار می رفته است. به همین جهت حتی مردمی که پیرو ائین و دین زرتشت نبوده اند اما در حوزهٔ حکمرانی ایران زندگی می کردند، نیز در آن شرکت داشتند. شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه ای ( هر 4 سال یک بار لاسفند ماه 30 روزه می شود ) رعایت نمی شده است. روز برگزاری مراسم نوروز در هر دوره ۴ ساله، یک روز از موعد اصلی خود عقب می ماند و در نتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای گوناگون سال جاری بوده است. پنج روز نخست فروردین جشنی همه گانی بین عموم مردم و سراسر ایران و مستمره های ایران بوده است از این رو آن را نوروز عامه نامیده اند. روز ششم فروردین که جشن نوروز به گونهٔ درباری برگزار میشدهاست نوروز بزرگ نام داشته است. مجموعه ی رسمهای جشن بهاری نوروز با جشن سوری و آتش افروزی آغاز می شد و پس از برگزاری مراسم سال نو، در روز سیزده فروردین به پایان مییافته است. شرح آیین نوروز و تشریفات وابسته به آن به تفصیل در تازیخ نگاری اولیه دوره های اسلامی امدهاست، که قدیمیترین سند در این دوره به جاحظ دانشمند سدهٔ سوم هجری تعلق دارد.
نوروز تنها در ایران و افغانستان، ولی به شکل متناوب، جشن گرفته میشد. پس از فروپاشی جماهیر شوروی، کشورهایی نظیر قرقیزستان، آذربایجان و سپس دیگر کشورها هم نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند.
در دوران شوروی برگزاری این جشن ممنوع اعلام شده بود و برای همین اقوام مختلف مخفیانه این جشن را بر پا میکردند.
از طرفی، مردم برخی از مناطق برای متقاعد کردن مقامات محلی، نامهایی دیگر برای نوروز انتخاب میکردند. مثلا در تاجیکستان سعی کردند با انتخاب نام «جشن لاله» یا جشن ۸ مارس بدون مخالفت دولت مرکزی نوروز را پاس بدارند.
همچنین در دوران حکمرانی طالبان در افغانستان به دلیل رسمیت داشتن تقویم قمری، کسی حق برگزاری نوروز را نداشت.
ترکیه هم تا قبل از سال ۲۰۰۰ این جشن را که برای کردها همچون نماد نیرومندی از هویتشان بود ممنوع کرده بود.
در سالهای اخیر، خوشبختانه نوروز جهانی شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ با تصویب قطعنامهای، ۲۱ مارس برابر اول فروردین را روز جهانی نوروز نام گذاری کرد.
- سوگ سیاوش
اسطورهٔ سیاوش نمادی از باورهای خاص فرهنگ کشاورزی جوامع آسیایی دربارهٔ خزان و بهار ، خشکسالی و باران و زندگی گیاه است. این اسطوره در دوره ی قبل از ورود آریایی ها بوده است و بهطور متمرکز برای مدت زمان حدود سه هزار سال در اسیای میانه به شیوهٔ آیینهای نمایشی به اجرا درآمد. این آیین هرساله همزمان با رخداد طبیعی فصل بهار به شیوهای خاص برگزار میشد. اسطورهٔ حماسی سیاوش بر دو اصل خیر و شرّ، نیکی و بدی، روشنایی و تاریکی مبتنی است. این دوگانگی در زندگی و افکار انسان کشاورز عصر باستان به ترتیب، به صورت سرسبزی و خشکسالی، آبادانی و ویرانی، بهار و زمستان جلوهگر شدهاست. این باورها به ویژه برای کشاورزان ساکن نجد ایران خواه ساکنان بومی و خواه آریایی های اسکان یافته و کشاورز با انجام آداب خاص سوگواری سیاوش برای دعوت و تشویق نیروهای زایای طبیعت به زاد و ولد همراه گشت. در تقویمخوارزمی آغاز تابستان نوروز محسوب می شد. زمان برگزاری آیین سوگ سیاوش، در پنج روزِ نخستین ماه سال بود و روزِ ششم موسوم به روز «کین سیاوش» بود. به این ترتیب سیاوش در نوروز کشته شد و در ششمین روزِ سال نو یا نوروز بزرگ یعنی روزی که کیخسرو (پادشاه کیانی) انتقام خون پدرش را از افراسیاب گرفت، رستاخیز کرد. با مرگ سیاوش خشک سالی می شود و با رستاخیز سیاوش که با تولّد و آغاز پادشاهی پسرش کیخسرو محقق میگردد، باران، باریدن آغاز می کند و خشکسالی به سر میآید. کیخسرو به رخسار و رفتار مانند پدر و به عبارتی تکرار وجود او است. در نگاهی اجتماعی سیاوش در چهره ی کیخسرو برای برپایی عدل و داد بازمیگردد
- معنی نوروز
وروز واژهای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است. اصل زبان پارسی میانه این واژه «نوکروچ» (Nok roc) یا «نوگروز» (Nogriz) است. به معّرَب آن «نیروز» گفته میشود طبق گفته ی ابوریحان بیرونی (نوروز نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روزِ نو نام کردند که پیشانی سال نو است
امروزه در فارسی این واژه برای دو معنی استفاده میشود؛
نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری (برابری شب و روز) و آغاز سال نو
نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز بهعنوان «ناوا سرِدا» یعنی سال نو یاد میکردند

- زمان اغاز نوروز
شروع جشن نوروز با اعتدال بهاری همزمان است. موعدی که خورشید در حرکت ظاهریاش در ابتدای برج حمل، استوای زمین را قطع میکند و ساعات روز و شب با هم برابر میشود. در تقویم خورشیدی، لحظه تحویل سال، اولین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین شمرده می شود.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که گاهشماری هجری خورشیدی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای اسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصلی جدید و رستاخیر گیاهان و...... جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود. ایرانیان نوروز را آغازگر رستاخیز طبیعت، گاه رویش و زایش باغ و بوستان میدانند و بر این باور هستند که در نوروز، همزمان با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روان و نگرش نو، در تنپوش تازه ای آغاز کنند.
اگر زمان شروع سال قبل از ظهر، یعنی نیمهی اول شبانهروز باشد، همان روز نوروز است و اگر بعد از ظهر باشد، فردای آن روز نوروز شمرده می شود. در روزشمار میلادی، نوروز بیشتر در ۲۱ یا ۲۰ و بهندرت در ۲۲ مارس اتفاق میافتد
چرا نوروز 13 روز است ؟
نوروز در اعتقاد ایرانیان باستان، 12 روز بود و روز سیزدهم نیز برای دفع بلا و سر و سامان دادن به اوضاع اضافه شده بود. زیرا پیدایش زمین و نعمت های آن در طی 12 هزار سال به پایان میرسد و همچنین 12 ماه سال ما، در 12 روز عید نمود پیدا میکند. همین عقاید موجب شد که روز سیزدهم نیز برای نظم زندگی و کاهش برآشفتگی این 12 روز درنظر گرفته شود. عقایدی مبنی بر کاشت دانه در این دوازده روز و مشاهده روند رشد آن نیز وجود دارد. کشاورزان دانه ای که در این 12 روز رشد بیشتری داشت را برای کاشت انتخاب میکردند و خوش یمن میدانستند.
- نوروز در هخامنشیان
برخی گمان دارند که کوروش بزرگ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد و در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. به این گمان، این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشد. گفته میشود که در زمان داریوش اول مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد و جشن نوروز را با شکوه برپا میکردند. داریوش اول هخامنشی سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شدهاست و گمان میرود که به مناسبت نوروز سال ۴۱۶ (قبل از میلاد) بوده باشددر دوران هخامنشی ، جشن نوروز در بازهٔ زمانی میان ۲۱ ا اسفنند تا ۱9اردیبهشت برگزار میشد
هنوز هیچ دیدگاهی درج نشده است. شما اولین باشید!