بهترین موسیقی دانان جهان _هفت ویک28042
۲۵. لودویگ فان بتهوون
بتهوون در اوایل قرن نوزدهم شنواییاش را از دست داد و متأسفانه از آن زمان به بعد مشخص بود که دیگر نمیتواند نواختههایش را بشنود. از سال ۱۸۱۹ به بعد تمام مکالمات صورت گرفته با بتهوون به ناچار، نوشتاری انجام ميشد.
۲۴. آنتونیو ویوالدی
ویوالدی نیز مانند موتسارت در فقر مرد. این دو آهنگساز در نحوهی دستیابی به کمال در نواختههایشان و به محبوبیت رسیدن، شبیه به هم بودند، هرچند در رسیدن به کمال مالی با شکست مواجه شده است
۲۳. آرون کوپلند
از آنجاییکه آرون کوپلند نقش بسیار مهمی در شکلگیری موسیقی امریکایی ایفا کرده است، بهعنوان “ریش سفید آهنگسازان امریکایی” شناخته میشود.
۲۲. فرانس جوزف هایدن
هر کسی که بتواند ۱۰۸ سمفونی بنویسد در این فهرست بهترین آهنگساز جهان جای دارد.
۲۱. پیوتر ایلیچ چایکوفسکی
یک حقیقت جالب درباره چایکوفسکی این است که از نوشتن بالهی فندقشکن متنفر بود. این اثر قطعا و بدون شک مهمترین اثرهنر یاو بهحساب میآید.
۲۰. کارل نیلسن
بدون شک نیلسن مشهورترین آهنگساز دانمارک است که برخلاف ریشههای سنتیاش عمل کرد و موضوعات خارجی و رمانتیک را به موسیقیاش اضافه کرد.
۱۹. گوستاو مالر
مالر که برخی مواقع به او “تصنیف ساز مردگان” نیز میگویند، تنها ۹ سمفونی کامل نوشته است که تمام آنها پیرامون مرگ و زندگی پس از مرگ هستند.
۱۸. یوهانس برامس
برامس، یکی از برجسته ترین هنرمندان عرصهی موسیقی تمام دورانها است و جایگاه خود را در فهرست بهترین آهنگساز جهان به دست آورده است.
۱۷. فرانتس لیست
فرانتس لیست، بهترین پیانیست تمام دوران ها است. او نخستین بار، بدون آمادگی قبلی به نواختن کنسرت پیانوی ادوارد گریگ پرداخت و آن را بدون عیب و نقص اجرا اکرد.
۱۶. مودست موسورگسکی
شانزدهمین فرد در فهرست بهترین آهنگساز جهان موسورگسکی است که بهخاطر شبی بر فراز کوه سنگی شناخته شده است. این قطعه سومین پراجراترین قطعه ارکستر در تاریخ است.
۱۵. فردریک شوپن
شوپن بهعنوان یک پیانیست، در میان بهترین هنرمندان دوران خود شناخته شده است. شوپن برخلاف هنرمندان هم دورهاش، از اجراهای عمومی خوشش نمیآمد و ندرتا در ملأ عام ظاهر میشد.
۱۴. لئونارد برنستاین
اثر محبوب برنستاین به نام داستان کنارهی غربی یا وست ساید به ترکیب عناصر موسیقی جاز، کلاسیک، پورتوریکو و رومانتیک پرداخته است. با این حساب، چرا نباید در این فهرست قرار بگیرد؟
۱۳. فرانتس شوبرت
بعضی اوقات شوبرت را بزرگترین ترانهسرای تاریخ مینامند.
۱۲. دیمیتری شوستاکوویچ
شوستاکوویچ بهخاطر اپرای “بانو مکبث از ناحیه متزنسک” با دولت دچار مشکل شد (“دشمن مردم” شده بود). به گفتهی آنها این اپرا “خشن، بدوی و تبهکارانه“ بود . به مدت ۳۰ سال ممنوع شد.
۱۱. ریچارد واگنر
علیرغم این که واگنر شخصیت چندان دوست داشتنی نداشت، ولی تنها شاهکار شناخته شدهی تاریخ اپرا اثر او است: حلقه نیبلونگ.
۱۰. گئورگ لیگتی
لیگتی یک آهنگساز مجارستانی است که متمایز از دیگر هنرمندان پیشروی اروپایی پساجنگ است.
۹. یوهان سباستین باخ
باخ هر سبک موسیقیایی موجود در دوران خود را به کمال رساند و در فهرست بهترین آهنگساز جهان جای گرفت.
۸. ولفگانگ آمادئوس موتسارت
موتسارت، با استعدادترین نابغهی موسیقیایی تاریخ است. او در هر زمینهای در تاریخ موسیقی دنیا یک نابغه به حساب میآید.
بهترین آهنگساز جهان ۷: جان ویلیامز
ویلیامز به این دلیل در این فهرست بالاتر از موتزارت قرار گرفته است که در دوران معاصر زندگی میکند. ویلیامز آهنگساز جنگ ستارگان است.
۶. الکساندر اسکریابین
اسکریابین یک آهنگساز روس است که با توانایی حسآمیزی متولد شده است. توانایی حسآمیزی یک وضعیت نادر روانی است که فرد قادر است یک رنگ را با موسیقی پیوند دهد.
۵. استفان شوارتز
قطعهی موسیقیایی شوارتز به نام شرور در نخستین سال انتشار ۵۶ میلیون دلار فروش داشت.
بهترین آهنگساز جهان ۴: ایگور استراوینسکی
اگر یک ساعت زمان خالی دارید، به قطعهی پرستش بهار اثر استراوینسکی گوش کنید تا دلیل قرار گرفتنش در این فهرست را بدانید. داستان این قطعه دربارهی یک دختر جوان است که تا جان دارد میرقصد
۳. بلا بارتوک
برخی میگویند بارتوک نخستین موسیقیشناس قومی برجسته تاریخ است و پیشروی بسیاری تکنیکهای جدید نواختن است.
۲. انیو موریکونه
موریکونه موفقترین آهنگساز قطعات موسیقی فیلم است.
۱. اندرو لوید وبر
وبر، موفقترین و محبوبترین و بهترین آهنگساز جهان است. دوران حرفهای او با آهنگسازی شبح اپرا اوج گرفت. این اثر به محبوبتریناثر سرگرمکننده در تاریخ تبدیل شد.
و همچنین موسیقی دانان قدیمی
شوبرت (1828-1797): نابغه خلاق بدون زرق و برق، که نبوغش در مدت عمر خیلی کوتاهش نادیده گرفته شد. سال ها او را به عنوان آهنگساز پیش پا افتاده که تنها به تقلید از بتهوون می پردازد، نادیده گرفتند. اما هنگامی که سمفنی ها، سونات ها، کوارتت ها و کارهای آوازی شوبرت شناخته شد، مردم نبوغ او را که در حد یک گنجینه یکتا بود، کشف کردند. او نیز مانند موتزارت در جوانی در گذشت. سبک آهنگ های شوبرت، به خصوص در میان مردم عامی، تحسین بسیاری را برانگیخت. به همین دلیل در آن زمان شب نشینی هایی به نام schuber tiad برگزار می شدند که در آن معمولا آخرین اثر آوازی او را می خوانند. شوبرت ارکستراسیون دو موومان اول آن را کامل کرد و قسمت موومان سوم را خیلی کوتاه در پارتیتور آن نوشت، پیش از آن که به قطعه سولوی پیانواش، فانتزی« ولگرد» بپردازد و دیگر هیچ وقت روی سمفونی« ناتمام» کار نکرد. بررسی های امروزی نشان می دهد که او از علائم بیماری "سیفلیس" رنج می برد. سال آخر عمر او اوج کارش نیز بود. متاُسفانه بیماری او دقیقاً همزمان با شروع کارش روی سمفونی«ناتمام» آغاز شد.
موتزارت (1791-1756): نبوغ دوران کودکی او، کلاسیسم را به بلندای استادی و کمال رساند.همه موتزارت را به عنوان بهترین آهنگساز می شناسند، پس چرا او اولین جایگاه جدول را به خود اختصاص نداد؟ موتزارت با آسودگی و امکانات ذهنی خارق العاده، که دیگر معادل آن پیدا نشد، آهنگسازی می کرد، اما در مقایسه با ابداعات شگفت انگیز بتهوون و باخ و تمایل موسیقی آن ها به سمت موسیقی جهانی، آثار موتزارت محدودتر بود و جای گسترش و جهانی شدن در حد باخ و بتهوون را نداشت. نبوغ ملودیک و خلوص آثار موتزارت به راستی در میان همه آهنگسازان اولین است. چگونه موتزارت در طول عمر کوتاه 35 ساله خود این همه اثر را خلق کرد؟ این سوًال یک میلیارد دلاری است. شخصی یک بار، زمان، کپی کردن از این آثار را برای یک کپی کننده حرفه ای را حساب کرده، او به زمان خیلی بیشتری از موتزارت برای این کار احتیاج داشت. واقعاً خلق این آثار گرانبها در مدت زمان بسیار کم، شوکه کننده است. آیا این حقیقت دارد که موتزارت بزرگتری نابغه تمام دوران هاست؟ اگر تنها کودکی او را در نظر بگیریم، ممکن است به این شکل باشد، اما در سن نوجوانی کسانی مانند" مندلسون"و" سن سانس" خیلی از او جلوتر بودند. آنها به غیر از موسیقی در دیگر زمینه ها نیز نبوغ خیره کننده ای داشتند. موتزارت در زمان مرگش پول بسیار کمی داشت، به همین جهت طبق سنت آن روز«مسکین» نامیده می شد، بنابراین او را به همراه پنج تن دیگر در قبری بی نشان در گورستان "سنت مارکس" وین دفن کردند، آن جا هیچ شاهدی هم وجود نداشت.
بتهوون (1828-1770) : نابغه ای که سمفونی و سونات را به سمت موسیقی درام پر از احساسات متلاطم برد. بیشک بتهوون تاثیر گذارترین فرد در تاریخ موسیقی بود. او مرزهای موسیقی را دوباره تعیین کرد: قطعه ها می توانند بلندتر شوند و محتوای احساسی آن ها نیز گسترده و قدرتمندتر شود. زمانی که او تنها30 سال داشت به تنهایی سبک کلاسیک موتزارت و هایدن را به سمت سبکی انقلابی برد. هنوز هم بیشتر آهنگسازان هنگام خلق سمفونی و سونات یا کوارتت زهی، تحت تاثیر حضور حیرت انگیز او قرار می گیرند. تقریباً در همه آثار بتهوون چیزی بدیع و یا غیر منتظره وجود دارد. او در سال 1801 نامه ای خطاب به کوه ها نوشت: « من، یک موسیقیدان چگونه می توانم به مردم بگویم ناشنوا هستم؟ می خواهم سرنوشت را زیر پا بگذارم. حتی اگر در آن زمان غمگین ترین مخلوق باشم. من فقط در موسیقی زنده ام» بتهوون هیچ گاه ازدواج نکرد به این دلیل بود که خیلی هم در این زمینه تلاش نکرد، البته ما می دانیم او یک « معشوق ابدی» محرمانه داشت. یکی از نامه هایی که بعد از مرگش به او نوشته بود، در یکی از کشوهای مخفی میزش پیدا شد. در نامه نوشته بود:« فرشته من، فقط چند کلمه برای امروز با قلم برایم بنویس». اما چه چیز او را در آهنگسازی به مقام اول رساند؟ حتی خود بتهوون هم این را نمی دانست. دقیق ترین توضیحی که بتهوون در باره کارش داد، چنین بود:«ایده هایم را به صورت آهنگ می نوشتم، تُن هایی که باز هم به صدا در خواهند آمد و در نهایت پشت سر هم، به صورت نت قرار می گیرند».
هنوز هیچ دیدگاهی درج نشده است. شما اولین باشید!